نیروانای نارس



یادم افتاد فلانی میگفت شما،یعنی ما، یک خصوصیت خانوادگی دارید فک کنم از مامانجون رندوم بین نوه هاش به ارث رسیده، اونم اینه که واسه یکاری که مدنظرته کلی تلاش میکنی خودتو به آب و آتیش میزنی، وقتی که نزدیکه ابراهیم شوی و آتش برتو گلستان و نتیجه بگیری ی تک میرینی تو هرکار کردی و دست از تلاش میکشی و ماجرا رو مچاله میکنی و پرتاب اونطرف.

خب فک کنم راست میگفت.

جالبیش اینجاست که اونوقت میگم آخیش و میرم واسه ایونت بعدی.اینم ی مدلشه.میتونه گونه ای اختلال روانی شاید حتی جسمانی باشه.



دریافت
حجم: 6.66 مگابایت

خواستم خودم درباره این شعر بگم ولی دیدم دیگرون بهتر گفتن:



محبوبه جان این ویدئو رو هر وقت حوصله داشتی گوش بده 

خیلی خیلی خیلی این ویدئو می تونه کمک ات کنه بسیار چیز ها من از این یاد گرفتم و هنوزم هم دارم یاد می گیرم یعنی هر سری که گوش میدم چیزی بیشتری یاد می گیرم این روز ها شده وسیله تسکین درونم.مهم ترین چیزی که یاد داد این بود که چطور می توان به ممکن بودن امر ناممکن فکر کرد و اینکه چرا باید امیدوار بود.شاید هنوز به آن مرحله نرسیده باشی که اهمیت این موضوع رو خوب درک کنی.ولی نوعی زجر در عشق هم به فهم این موضوع اهمیت می دهد.بعد از 10 ها بار که به این نگاه کردم این چنین به اهمیت اش تاکید میکنم. در توان ما هست که حتمیت مغاک را تغییر دهیم.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Daniel taraidarman خريد پيج و فالوور ورزش مناسب کودک قانون مبارزه مجله گردشگری میدالس اپلیکیشن ساختمانچی گروه آموزشی اعتماد جیرفت نهال